خلاصه محتوای کتاب :
در سال ????ق در نجف به دنيا آمد و «شهاب الدين» نام گرفت. پدرش، آيت‌الله سيد شمس الدين محمود مرعشي، از فقها و مدرّسان علوم اسلامي نجف بود. آيت الله العظمي سيد شهاب الدين مرعشي نجفي، علامه محقق، مورخ، رياضيدان و مرجع عاليقدر مکتب تشيع بود.
سيد شهاب الدين، محمدحسين حسيني مرعشي نجفي دوران کودکي را در آغوش پرمهر خانواده سپري کرد و با تربيت اسلامي بزرگ شد. مادرش زني پاکدامن و باايمان بود که هيچ گاه بدون وضو به او شير نمي‌داد. پس از يادگيري خواندن و نوشتن، در نوجواني به کسوت روحانيت درآمد و به فراگيري علوم اسلامي پرداخت. ادبيات عرب، فقه، اصول، حديث، درايه، رجال و تراجم و ... را نزد استادان برجسته حوزه علميه نجف فراگرفت. تلاش شبانه روزي وي سرانجام در ?? سالگي به ثمر نشست و به درجه اجتهاد رسيد.
آيت الله مرعشي نجفي در طول ساليان دراز، خدمت‌هاي شاياني به جهان اسلام کرد. تأسيس مدارس علميه يکي از فعاليت‌هاي درخشان ايشان است.
کتابخانه آيت‌الله العظمي مرعشي نجفي از بزرگ‌ترين کتابخانههاي کشور است که بسياري از کتاب‌هاي خطي جهان اسلام در آن جاي گرفته است. بسياري از اين کتاب‌ها، ا ز باارزش‌ترين متون تاريخي است که قرن‌ها از عمر آنها ميگذرد.
برخي شاگردان ايشان:
در طول بيش از هفتاد سال تدريس در حوزه علميه قم، شاگردان زيادي تربيت کردند؛ از جمله:
- سيد محمود طالقاني
- محمدعلي ابن‌الرضا
- سيد عزالدين حسيني زنجاني
- سيد محمدمهدي غضنفري خوانساري
- سيد محمد هاشم غضنفري خوانساري
- محمد صدوقي
- مرتضي مطهري
- محمد مفتح
- سيد صابر جباري
- محمدرضا مهدوي کني
- سيد هادي غضنفري خوانساري
- محمد صالح کميلي خراساني
- سيف‌الله آذريان
عالم فرزانه و عارف زاهد، حضرت آيت اللّه مرعشي نجفي عمري را در راه دين مقدس اسلام و مذهب جعفري، قلم و قدم زد و نزديک به هشتاد سال به تدريس و تربيت شاگردان اهل‌بيت عليهم السلام، تأليف و تصنيف و نيايش گذراند.
از خصوصيّات اخلاقي و فردي ايشان نيز مي توان گفت فوق‌العاده خوش برخورد و داراي سجاياي اخلاقي بي‌شماري بودند. آيت‌الله مرعشي نجفي، احترام خاصي براي والدين خود قائل بودند. خود ايشان در اين باره مي‌فرمودند: «وقتي مادرم مرا مي‌فرستاد تا پدرم را براي خوردن غذا صدا کنم، بعضي وقت‌ها مي‌ديدم پدر به خاطر خستگي در حال مطالعه خوابش برده است. دلم نمي‌آمد ايشان را بيدار کنم. همان‌طور که پايش دراز بود، صورت خودم را به کف پاي پدرم مي‌ماليدم تا ايشان بيدار شود. در اين حال که بيدار مي‌شد، برايم دعا مي‌کرد و عاقبت‌به‌خيري مي‌خواست. من خيلي از توفيقاتم را از دعاي پدر و مادر دارم».
همچون مردان خدا، خويشتن را وقف حضرت عشق بنما تا دلبر جانان عاشقت گردد و مهرت بر همه ي جانها بتابد. حکايت زندگي يکي از همين مردان را بشنويد.
فصل اول :
فصل دوم:
کل کتاب:
❇️ علاقه مندان به دانلود کتاب صوتی می توانند از طریق لینک ذیل اقدام نمایند:
دانلود کتاب صوتی حکایتهای شنیدنی آیت الله مرعشی نجفی