روز جهانی عاری از خشونت و افراطی گری
بشریت از همان ابتدای خلقت و آفرینش با بروز وقایعی ناخوشایند، طعم تلخ خشونت و افراطیگری را چشیده و همواره این اعمال با ایجاد حس انزجار و تنفر در عامه مردم مواجه بوده است، قابیل (قیین) برادرش را با خشونت به قتل رساند و این قتل بدون هیچ توجیه عاقلانه و تنها به خاطر حس حسادت و عدم پذیرش حکم خداوند صورت گرفت ….
به همین صورت این مشکل ادامه یافت تا جایی که با بروز جنگهای جهانی به اوج خود رسید و بعد از آن هم انواع وقایع تروریستی و جنگهای کوچک و بزرگ و غیره و غیره همواره زشتی این عمل را به رخ همه کشیده است.
امروزه یکی از مشکلاتی که بسیاری از مردم با آن دست به گریبان هستند ، نبود مدیریت درست در پیشگیری و حل مشکل اولیه زیستی است : «اکسیژن که نیاز اولیه زیست است بهدلیل فروپاشی سازمانهای اجتماعی و مدیریت غلط با بحران مواجه شده و این روزها شاهدیم که بارها مراکز آموزشی را تعطیل میکنند و این ناشی از مدیریت غلطی است که انبوه جامعه را از پراکندگی سنتی و تاریخی در چند نقطه کشور به حاشیه شهرها میکشاند. به لحاظ ژنتیکی فردا چه بلایی سر این مردم خواهد آمد و نسلهای آینده با این آلودگی و مشکلاتی که وجود دارد چه خواهند کرد؟ الله و اعلم
تحلیل اجتماعی خشونت از زوایای مختلف مستلزم واکاوی کارکرد نهادهای مختلف اجتماعی مثل نهاد خانواده، مدرسه و نهادهای رسمی و غیررسمی است.
در واقع خشونت تابع و وابسته شرایط مختلف درونی و بیرونی است. شرایط بیرونی یعنی کژکارکردی نهادهایی که به وظایف خودشان عمل نمیکنند. نهادهای عمومی مثل شهرداری که با وجود بودجه قابل ملاحظه در بخش فرهنگی به وظیفهاش عمل نمیکند. شهرداریها امروزه در دنیا مأموریت مهمی در خشونتزدایی از شهر دارند و بایست نقاط آسیب خیز را شناسایی و به کمک کارشناسان برنامههای فوقالعادهای برای حل مشکلات داشته باشند.
به طور اختصار می توان گفت توسعه ناموزون و غیرعقلانی شهر، باعث شده تا امروز مشکلات اجتماعی بهصورت تصاعدی افزایش پیدا کند.
البته امروزه خشونت و افراطی گری ابعاد گوناگونی به خود گرفته و روز به روز در حال رخنه و تأثیرگذاری در مباحث فرهنگی ، اجتماعی جوامع مورد هدف مستکبران ، استعمارگران و عوامل نفوذی (داخلی و خارجی) آنهاست.
در بسیاری از کشورهای دنیا شبکههای مجازی نمادی از توسعه اجتماعی و فرهنگی در کنار رشد عقلانی است و این شبکهها ابزاری برای مبادلات فکر است. متأسفانه در کشور خودمان گاهی شاهدیم که این شبکهها به جای آنکه کیفیت زندگی را بالا ببرند به محلی برای بیان خشونت کلامی و فحاشیهای عریان تبدیل میشود. در این فضای مجازی زشتترین ناسزاها بدون ملاحظه به افراد مختلف و بخصوص سلبریتیها داده میشود و این نشان میدهد که هنوز هم فرهنگ عمومی در استفاده از شبکههای مجازی پایین است.
حقیقتا" اگر در ارتباطات رودررو ملاحظه یکدیگر را نکنیم، فضای مجازی به عرصهای برای تاخت و تاز و فحاشی تبدیل میشود. اگر میخواهیم فضای مجازی سالمی داشته باشیم باید فضای واقعی تعاملات سازنده را در بیرون از این فضا به وجود بیاوریم. باید افراد در انجمنها، تشکلها، احزاب و صنوف تربیت شوند و باهم تعامل سازنده پیدا کنند ولی الان مطالعات و بررسیها نشان میدهد همکاریهای جمعی در کشور بشدت سقوط کرده و هر روز بدتر میشود. وقتی شما هیچ عرصهای برای تعاملات سالم و اخلاقی نداشته باشید فضای مجازی هم خراب میشود.
وقتی در بیرون از فضای مجازی نتوانیم روابط جامعه را بهدلیل فروپاشی سازمان اجتماعی تنظیم کنیم چگونه میخواهیم آن را در فضای مجازی کنترل کنیم؟
در یک کلام توسعه نیافتگی و نیازهای مادی پاسخ داده نشده، بیکاری، فقر، نبود امکانات زندگی و ناامیدی از دست یافتن به آینده قابل تأمل و ارزشمند، بستری برای خشونتطلبی است.
برای پیشبُرد مبارزه با خشونت ، لزوم گسترش فرهنگ مشارکت ، همدلی و نوع دوستی نیازمند اقداماتی اساسی است که از جمله مهمترین آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
* گسترش و تعمیق گفتگو و اطلاع رسانی صادقانه و شفاف میان عموم مردم با هدف کاستن از سوِبرداشت و نیل به تفاهم و همکاری بیشتر
* تلاش برای گسترش آموزش همگانی با بهرهمندی از روشهای پیشرفته تربیتی با هدف بسط فرهنگ تفاهم و مشارکت
* اهمیت نقش زنان، جوانان، علمای دینی، روشنفکران، دانشگاهیان و هنرمندان، در گسترش دانش اندیشه و باورهای دینی و اخلاقی
* ارتقای همکاریهای فرهنگی- اجتماعی -اقتصادی به منظور شتاب بخشیدن به روند مبارزه با فقر ، بیکاری و محرومیت با تکیه بر اقتصاد مردم محور
به امید دنیائی بدون فقر ، محرومیت و تبعیض